کنار تخت دخترش نشسته بود و آرام آرام برایش قصه میگفت. صدایش آنقدر شیرین و دلنشین بود که در جان دخترک نشست و به خواب رفت. با چشم بر هم گذاشتن فرزند، او هم چشمانش را بست و پا به دنیای کودکیاش گذاشت.
روزهایی را به خاطر آورد که سرش را روی پاهای مادربزرگ میگذاشت و به صدای گرم او که برایش قصه میگفت گوش میداد. مادربزرگ به موهایش دست میکشید و برایش از قصههای «شنگول و منگول، کدو غلغله زن، شنل قرمزی و.» تعریف میکرد. عادت کرده بود هر شب با صدای مادربزرگ به خواب برود و خواب قصههای شیرین او را ببیند و صبح روز بعد هم با صدای بچگانهاش از خوابی که دیده بود برای مادربزرگ تعریف کند. آن شبها آنقدر آرام به خواب میرفت که تصمیم گرفته بود هر شب خوابی خوش را مهمان چشمان دخترش کند.
داستانها برای کودکان، پنجره ای به دنیای بیرون هستند و به عنوان جزئی از تاریخ و فرهنگ هر سرزمین کارکردهای بسیاری در تبیین شخصیت، زبان آموزی، رشد خلاقیت، انتقال ارزشها، تغییر و اصلاح رفتار و تعاملات اجتماعی کودکان دارد. دکتر ابوالفضل شعبانپور، روانشناس کودک و خانواده در مورد تاثیرات قصه گویی برای کودکان در گفت وگو با چنین گفت:
قصه گویی چه تاثیری در حفظ آرامش کودکان دارد؟
بسیاری از روانشناسان معتقدند گفتن قصه در تکامل مغز نوزادان نقش مهمی را ایفا میکند و میتوان آن را به دوره دوم جنینی نیز مرتبط دانست.
اما توجه به تاثیرات روانی، شخصیتی و درمانی قصه گویی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. براساس نظرات و تحقیقات، بسیاری از دانشمندان قصه گویی را به عنوان یک روش درمانی قابل توجه برای اختلالات رفتاری، اضطراب و مشکلات عاطفی کودکان مطرح میکنند که در نهایت با کاهش یا حتی برطرف شدن این مسائل، آرامش کودک را به دنبال خواهد داشت. «قصه گویی» برای هرکس که بخواهد با کودکان ارتباط برقرار کند، موهبت گرانبهایی است. از طریق قصه میتوان تا حدی به دنیای شگفت آور و پیچیده کودکان دست یافت و گام به گام در شکل گیری رشد شخصیت و رفتار کارآمد و اعتمادبه نفس مؤثر به آنها کمک کرد.
شخصیتهای داستانها چه نقشی را در دنیای کودکان ایفا میکنند؟
محققان متوجه شدهاند شخصیتها و تمثیلها و چهرههای قصهها بر سطوح ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه کودکان اثر میگذارند و آنها را به سوی همان ساختار و دنیای قصه ترغیب میکنند. قصه گویی توسط والدین تاثیرات بهتر و ماندگارتری داشته و اگر همراه با نوازش باشد، کودک را به سوی آرامش بیشتری سوق میدهد.
آیا قصهها، انتقال دهنده مفاهیم و یا پیامهایی به کودکان هستند؟
بله درست است. قصه به دلیل کشش، زیبایی و انگیزش کنجکاوی، این قابلیت را دارد که بسیاری از مفاهیم را به دنیای کودک انتقال دهد. روش غیرمستقیم انتقال مفاهیم نه تنها باعث جذب بهتر و سریع تر مفاهیم به ذهن و زبان کودک میشود بلکه فهم آنها را عینی تر و ساده تر میسازد. به همین دلیل میتوان داستان را از جدیترین و بنیادیترین روشهای انتقال مفاهیم به دنیای مخاطب بویژه کودکان دانست.
ممکن است کودکان با شخصیتهای داستان همزاد پنداری کنند؟
تصور بسیاری از والدین بر این است که کودکان تنها به داستانها برای گذران وقت گوش میدهند اما این طور نیست، ممکن است آنها، ساعتها پس از شنیدن قصه به آن داستان فکر کنند و حتی خود را جای شخصیتهای داستان بگذارند. کودکان از داستانها میآموزند و به همین خاطر حتی تا سنین بزرگسالی هم داستانها در ذهن آنها باقی میماند.
اثرات دیگر قصهگویی چیست؟
علاوه بر زبان آموزی، از دیگر فواید روانشناختی قصه گویی بر کودکان میتوان به مواردی چون رشد اعتمادبه نفس کودک، برآورده شدن نیازهای عاطفی او، گسترش تعاملات اجتماعی و شهروند خوبی بودن، پرورش حس زیبایی شناسی و انسان دوستی، انتقال ارزشهای اخلاقی و انسانی و در نهایت تغییر و اصلاح رفتار و ی حس کنجکاوی و رشد تخیل کودک اشاره کرد.
با نگاهی ژرف به موارد فوق میتوان اذعان داشت توجه والدین و پرورش دهندگان کودک به هر یک از موارد مذکور نقش بسزایی در رشد شخصیت و آرامش درونی کودک خواهد داشت.
در چه مواردی میتوان از داستان کمک گرفت؟
رویکردهای داستانی در روانشناسی تاکنون بر چند محور متمرکز بوده است. استفاده از قصه به مثابه یک فن درمانی در روان درمانی فردی و خانوادگی، بهره گرفتن از قصه به عنوان ابزاری تشخیصی و استفاده از قصه در حکم روشی برای آموزش و پرورش تواناییهای کودکان از جمله این محورها هستند. بر همین اساس برخی پژوهشگران از قصه و توانایی قصه گویی کودکان به عنوان ابزاری برای ارزیابی بالینی استفاده کردهاند.
قصههای کودکانه بیشتر حول چه محورهایی میچرخند؟
قصههای کودکان درباره انسانها، جانوران، موجودات خیالی و اشیاست. انسانها، جانوران، موجودات خیالی و اشیا در قصههای کودکان دارای شخصیت، باور، فکر، احساس و رفتار هستند. هنگامی که یک قصه گفته میشود موضوع شکل میگیرد. مسائل مختلف آشکار میشود و شخصیتها و اشیای قصه با افکار و هیجانها و رفتارهای خاص پاسخ میدهند. هنگامی که یک کودک به قصه گوش فرا میدهد ممکن است با یک شخصیت، با یک موضوع یا یک حادثه در قصه همانندسازی کند. در نتیجه، همانندسازی را به زندگی خود فرافکنی میکند. علاقه وی به افکار، احساسها و رفتارهای شخصیتهای قصه به او اجازه میدهد تا در تجارب شخصیتهای قصه سهیم باشد و باورها، افکار و تجارب هیجانی این شخصیتها را بر خود فرافکنی کند. در نتیجه میتواند به صورت فرافکنانه بر پریشانیهای هیجانی خود غلبه کند.
این فرافکنی به چه شکل است؟
به طور مثال وقتی کودک با همانندسازی خود با شخصیت شجاع داستان میتواند آرام آرام با دلایل ترسهای خود آشنا شده و با آنها مقابله کند بدین طریق بخش عمده ای از اضطرابهای شایع دوران کودکی را از خود دور کرده و به آرامش میرسد.
ممکن است کودکی برای خودش قصه بگوید؟
شاید بتوان به جرات گفت داستان پردازی و قصه گویی برای کودک و حتی توسط خود کودک یکی از بهترین ابزارهای برطرف کردن ترسهای کودکان است. مثلاً بیان قصههایی در مورد یک شخصیت داستانی که چگونه از تاریکی نترسیده و بر مشکلش فائق آمده، باعث میشود کودک با همانندسازی با شخصیت داستان ضمن لذت بردن از این شبیه سازی ذهنی ترس را از خودش دور کند و به طور ناخودآگاه در یک فضای درمانی غیرمستقیم، مشکلش حل شود.
آیا استفاده از شیوه قصه درمانی برای رسیدن به آرامش کودکی که بنابه دلایل مختلف از پدر یا مادرش جداست مؤثر است؟
بله. کودکی که از داشتن یکی از والدین محروم است و این مسئله او را رنجیده خاطر میکند میتواند در قالب یک داستان مناسب با مشکلات این پدیده آشنا شده و متوجه شود چطور شخصیت قهرمان داستان با این موضوع روبه رو شده، آن را حل کرده و به آرامش رسیده است. او میتواند از این طریق بخش عمده ای از مشکلات عاطفی خود را درک و حل کند، از طرفی دیگر بیان چنین قصههایی در جمع کودکان باعث میشود سایر کودکان نیز مسئله را درک کنند و با روشهای برخورد با کودکی که از داشتن یک یا هر دو والد محروم است، آشنا شوند.
چگونه میتوان از طریق قصه مشکلات کودک را مرتفع ساخت؟
در یکی از معروفترین آزمونهای فرافکن کودکان تحت عنوان «اندریافت موضوع کودکان» کودک با دیدن یک تعداد تصاویر مشخص، داستانی را پیرامون آنچه میبیند مطرح میکند و متخصص با تفسیر داستان مطرح شده میتواند به مشکلات عاطفی و روانی کودک پی برده و راهکار درمانی مناسبی را ارائه میکند. این مسئله بیانگر رابطه عمیق داستان سرایی و قصه گویی با مسائل روانی، شخصیتی و عاطفی کودک خواهد بود.
یک داستان خوب باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
در مورد انتخاب یک قصه خوب از نظر روانشناختی اشاره به نکات ذیل ضروری به نظر میرسد.
اینکه داستان با ظرفیت روانی، احساسات، علایق، فضای ذهنی، فرهنگ اجتماعی و شرایط زمانی کودک تناسب داشته باشد.
قصه ساده، کوتاه و جذاب بوده و به شکلی باشد که کودک از آغاز نتواند پایان آن را حدس بزند. و در نهایت این قابلیت را داشته باشد که در کودک تاثیری مثبت بر جای گذارد.
درباره این سایت